ارث طبقه اول (حقوق خصوصی)ارث طبقه اول از اصطلاحات علم حقوق بوده و درباره کیفیت ارث بردن طبقه اول وراث متوفی بحث میکند. طبقه اول خویشاوندان متوفی پدر و مادر و اولاد و اولاد اولاد هستند. قرابت یا نسبی است و یا سببی؛ در قرابت نسبی خویشاوندان در ارث بردن از متوفی به سه طبقه تقسیم میشوند و با وجود طبقه اول نوبت به طبقه دوم نمیرسد. در هر طبقه وراث از نظر قرابت به متوفی دارای درجه هستند هرچه درجه نزدیکتر به میت باشد درجه بعدی از ارث محروم میشود. ۱ - واژهشناسیارث در لغت به معنای انتقال غیر قراردادی چیزی، از شخص به دیگری است [۱]
راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی قریب القرآن، تحقیق صفوان عدنان داوودی، ص۵۱۸، چاپ بیروت، دارالعلم، الدارالشامیه، ۱۴۱۲ قمری، چاپ اول،.
و در اصطلاح حقوقی مقصود از آنرا انتقال مالکیت اموال میّت، پس از فوت، به ورّاث او میدانند. [۲]
شهیدی، مهدی، ارث، ص۱۵، تهران، انتشارات مجد، ۱۳۸۵، چاپ ششم.
نتیجه تقسیم اولیه وراث میت را در حقوق طبقات وراث میگویند. [۳]
جعفری لنگرودی، محمدجعفر، دوره حقوق مدنی ارث، ج۱، ص۱۵۵، تهران، کتابخانه گنج دانش، ۱۳۷۱، چاپ سوم.
از دیدگاه قانون مدنی، ورثه متوفی به دو گروه اصلی تقسیم میشوند. گروه نخست، شامل ورّاث نسبی متوفی و گروه دوم شامل ورّاث سببی (خویشاوندی نسبی، به پیوستگی طبیعی بین انسانها، که نتیجه تولد انسانی از انسان دیگر است گفته میشود و خویشاوندی سببی، به نوعی از خویشاوندی گفته میشود که در اثر ازدواج، بین زن و مرد بهوجود میآید.) [۴]
شهیدی، مهدی، ارث، ص۲۱، تهران، انتشارات مجد، ۱۳۸۵، چاپ ششم.
[۵]
شهیدی، مهدی، ارث، ص۳۱، تهران، انتشارات مجد، ۱۳۸۵، چاپ ششم.
متوفی میباشد. این تفکیک به روشنی از مطالعه مواد ۸۶۱ الی ۸۶۴ قانون مدنی قابل فهم است. قانون مدنی، ورّاث نسبی را در سه طبقه معرفی نموده است.۲ - بررسی طبقات وارثانقانون مدنی در مقررات مربوط به قرابت، برای معرفی خویشاوندان نسبی از سیستم طبقاتی، درجاتی استفاده کرده است [۶]
صفایی، سیدحسین، امامی، اسدالله، مختصر حقوق خانواده، ص۲۵۸-۲۵۹، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۵، چاپ دهم.
(م ۱۰۳۲ ق. م)[۲] و مجدداً همین سیستم و طبقهبندی را در معرفی وراّث نیز بهکار برده است. بدین توضیح که، ورّاث نسبی در این قانون به سه طبقه مجزِّا تفکیک شدهاند. به استناد ماده ۸۶۲ ق. م اشخاصی که به موجب خویشاوندی نسبی از متوفی ارث میبرند۳ طبقهاند:۱- پدر و مادر و اولاد و اولاد اولاد ۲- اجداد و برادر و خواهر و اولاد آنها ۳- اعمام و عمّات و اخوال و خالات و اولاد آنها. (اعمام و عمات و اخوال و خالات در این ماده، ترتیباً به معنای عموها و عمهها و دائیها و خالهها میباشند.) نکته قابل توجه در مورد این تقسیمبندی، آن است که به استناد ماده ۸۶۳ ق. م وارثین طبقه بعد، تنها زمانی ارث میبرند که از وارثین طبقه قبل کسی موجود نباشد. البته به بیان دقیق حقوقی باید گفت، خویشان موجود در هر طبقه، اصلاً با وجود خویشان طبقه قبل، وارث به حساب نمیآیند و بیان قانونگذار در ماده ۸۶۳ ق. م، مبتنی بر مسامحه میباشد. [۷]
کاتوزیان، ناصر، دوره مقدماتی حقوق مدنی درسهایی از شفعه، وصیت و ارث، ص۱۸۴، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۶، چاپ نهم.
۳ - بررسی درجات قرابتبه استناد ماده ۱۰۳۲ ق. م، در هر طبقه نیز هر یک از اشخاص دارای درجه مخصوصی میباشند. این درجات، بسته به این که اشخاص مذکور در هر طبقه، چند نسل با متوفی فاصله دارند، معین میگردد. بعنوان مثال، اولاد میت، اقربای (خویشان) طبقه اول و درجه اول میت هستند، چرا که تنها یک نسل با میت فاصله دارند. در حالی که نوههای میت، اقربای طبقه اول و درجه دوم وی میباشند، چرا که دو نسل با میت فاصله دارند. نکته حائز اهمیت در مورد درجات قرابت این است که طبق قاعده "الاقرب یمنع الابعد" وارثانی که به لحاظ درجات قرابت به متوفی نزدیکترند، مانع ارث بردن آنهایی که دورتر هستند میشوند. بعنوان مثال با وجود اولاد متوفی، اولاد اولاد ارث نخواهند برد. [۸]
شهیدی، مهدی، ارث، ص۲۰۹، تهران، انتشارات مجد، ۱۳۸۵، چاپ ششم.
۴ - بررسی صنفهای طبقات سهگانهعلاوه بر تقسیمات مذکور در فوق، وارثان موجود در هر یک از طقات اول و دوم، به دو گروه اصلی تقسیم میشوند. هر یک از این گروهها را در اصطلاح حقوقی، صنف مینامیم. بدین ترتیب که وارثان طبقه اول، خود از دو صنف "پدر و مادر" و صنف "اولاد" تشکیل میشوند. وارثان طبقه دوم نیز از دو صنف "اجداد و جدّات" و صنف "برادران و خواهران و اولاد آنها" تشکیل میشوند. لیکن وارثان طبقه سوم همگی از صنف واحد میباشند. [۹]
کاتوزیان، ناصر، دوره مقدماتی حقوق مدنی درسهایی از شفعه، وصیت و ارث، ص۲۹۴، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۶، چاپ نهم.
البته ذکر یک مساله در رابطه با این صنفها بسیار مهم و اساسی است؛ آنهم اینکه خویشانی که به لحاظ درجات خویشاوندی به متوفی نزدیکترند، فقط میتوانند همصنفهای خود را به دلیل دور بودن از متوفی، از ارث محروم کنند. پس والدین میت، علیرغم اینکه به متوفی نزدیکترند، در صورتی که متوفی اولاد بلاواسطه نداشته باشد، مانع ارث بردن نوههای میت نمیشوند. [۱۰]
کاتوزیان، ناصر، دوره مقدماتی حقوق مدنی درسهایی از شفعه، وصیت و ارث، ص۲۹۵، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۶، چاپ نهم.
۵ - ارث خویشاوندان طبقه اولخویشاوندان طبقه اول متوفی عبارتند از پدر و مادر متوفی و اولاد و اولاد اولاد متوفی. از آنجایی که پدر و مادر و اولاد بلاواسطه متوفی، به لحاظ طبقات و درجات قرابت، کمترین فاصله را با متوفی دارند و نزدیکترین اقربای میت به شمار میآیند، هیچگاه به واسطه وجود خویشاوند دیگر از ارث بردن محروم نمیشوند (م ۸۹۱ ق. م). حال اینکه با وجود حتی یک نفر از خویشاوندان این طبقه (طبقه اول)، هیچ یک از خویشاوندان طبقات بعدی ارث نخواهند برد. ۶ - تقسیم ترکه میان طبقه اولقانونگذار اموال و دارایی متوفی در حین فوت وی را، ترکه مینامد. [۱۱]
امامی، سیدحسن، حقوق مدنی، ج۳، ص۱۶۹، تهران، انتشارات کتاب فروشی اسلامیه، ۱۳۷۶، چاپ سیزدهم.
با توجه به توضیحات فوق، ترکه متوفی به شیوه ذیل میان وارثان طبقه اول تقسیم خواهد شد:۶.۱ - مادر متوفیمادر متوفی همواره سهم معینی از ترکه دارد. وارثانی که همیشه سهم معینی از ترکه را به ارث میبرند، فرضبر نامیده میشوند (م ۸۹۴ ق. م). لیکن این سهم معین برای مادر، در دو حالت خاص، متفاوت است. بدین توضیح که اگر متوفی، فرزندی نداشته باشد، سهم مادر او یک سوم ترکه میباشد و در صورتی که متوفی اولاد داشته باشد و یا مادر حاجب داشته باشد، سهم او یکششم ترکه خواهد بود. [۱۲]
امامی، سیدحسن، حقوق مدنی، ج۳، ص۲۴۹-۲۵۰، تهران، انتشارات کتاب فروشی اسلامیه، ۱۳۷۶، چاپ سیزدهم.
مقصود از حاجب مادر، برادر یا خواهران متوفی هستند که با حصول شرایط مقرر در بند ب ماده ۸۹۲ ق. م، باعث کاهش سهم مادر متوفی، از یکسوم ترکه به یکششم ترکه میشوند.در صورتی که مادر متوفی تنها وارث او باشد، تمام ترکه را به ارث میبرد. [۱۳]
امامی، سیدحسن، حقوق مدنی، ج۳، ص۲۴۹، تهران، انتشارات کتاب فروشی اسلامیه، ۱۳۷۶، چاپ سیزدهم.
۶.۲ - پدر متوفیپدر متوفی از جمله وارثانی است که در بعضی از موارد، سهم وی از ترکه، معین و ثابت است و گاهی نیز سهم معینی ندارد (م ۸۹۷ ق. م). بدین توضیح که هرگاه متوفی فرزند داشته باشد، سهم پدر از ترکه، معین و ثابت است و این مقدار عبارت است از یکششم کل ترکه. و هرگاه که متوفی فرزندی نداشته باشد، پدر دوسوم ترکه را به ارث میبرد. در این دو حالت گفته میشود که پدر فرضبر میباشد. در حالت اخیر که متوفی فرزند ندارد، در صورتی که مادر حاجب داشته باشد، سهم پدر از ترکه نامعین است و در اصطلاح حقوقی به قرابت ارث میبرد (م ۹۰۶ ق. م). بدین توضیح که پس از تحویل دادن سهم وارثانی که سهم آنان از ترکه معین است، آنچه باقی میماند به پدر میرسد. در صورتی که پدر، تنها وارث متوفی باشد، تمام ترکه را به ارث میبرد. [۱۴]
امامی، سیدحسن، حقوق مدنی، ج۳، ص۲۴۹، تهران، انتشارات کتاب فروشی اسلامیه، ۱۳۷۶، چاپ سیزدهم.
۶.۳ - پسر یا پسران متوفیسهم پسر متوفی از ترکه همواره نامعین است و در اصطلاح حقوقی گفته میشود که به قرابت ارث میبرد. بدین توضیح که پس از خارج کردن سهم وارثانی که سهم آنان از ترکه معین است (فرضبرها)، باقیمانده ترکه به پسر متوفی داده میشود. در صورت تعدد پسرهای متوفی، باقیمانده ترکه به تساوی میان آنها تقسیم میشود. در صورتی که پسر متوفی، تنها وارث او باشد، تمام ترکه را به ارث میبرد و در صورتی که تنها وارثان متوفی دو یا چند پسر او باشند، تمامی ترکه به تساوی میان آنها تقسیم خواهد شد. [۱۵]
شهیدی، مهدی، ارث، ص۱۳۹، تهران، انتشارات مجد، ۱۳۸۵، چاپ ششم.
۶.۴ - دختر یا دختران متوفیدختر یا دختران متوفی، از جمله وارثانی هستند که گاهی سهم معینی از ترکه دارند و گاهی نیز سهم ایشان از ترکه نامعین است (م ۸۹۷ ق. م). بدین توضیح که اگر متوفی فرزند پسر نداشته باشد، سهم دختر یا دختران متوفی از ترکه معین و ثابت میباشد و این سهم به ترتیب عبارت است از یکدوم یا دوسوم ترکه (م ۹۰۲ ق. م). یعنی اگر متوفی یک دختر داشته باشد نیمی از ترکه به او میرسد و اگر دختران متعدد داشته باشد، در مجموع، دوسوم ترکه به آنها تعلق گرفته و به تساوی میان آنها تقسیم میشود (م ۹۰۷ ق. م). در صورتی که متوفی فرزند پسر داشته باشد، سهم دختر یا دختران او از ترکه نامعین میباشد و در اصطلاح حقوقی گفته میشود که به قرابت ارث میبرند. یعنی پس از خارج نمودن سهم وارثانی که سهم آنان از ترکه معین است، باقیمانده ترکه میان فرزندان میت به قاعده ذکور دو برابر اناث تقسیم میشود (م ۹۰۷ ق. م). در صورتی که دختر یا دختران متوفی، تنها وارثان وی باشند، تمام ترکه به آنها میرسد و به تساوی میان ایشان تقسیم میشود. [۱۶]
شهیدی، مهدی، ارث، ص۱۴۰، تهران، انتشارات مجد، ۱۳۸۵، چاپ ششم.
۶.۵ - اولاد اولاددر حالتی که متوفی اولاد بلاواسطه نداشته باشد، اولاد اولاد متوفی به قائم مقامی کسی که به واسطه او به متوفی میرسند، از متوفی ارث میبرند. بعنوان مثال اگر متوفی یک پسر و یک دختر داشته که پیش از او جان سپردهاند، نوههای وی سهم پدر یا مادر خود را بجای ایشان به ارث میبرند. بدین توضیح که نوههای پسری، ولو اینکه دختر باشند، سهم پسر متوفی را میبرند و نوههای دختری، ولو آنکه پسر باشند، سهم دختر متوفی را میبرند. این میزان از ترکه که به قائم مقامی به نوهها میرسد، به قاعده ذکور دو برابر اناث بین آنها تقسیم میشود. [۱۷]
جعفری لنگرودی، محمدجعفر، دوره حقوق مدنی ارث، ج۱، ص۱۵۵، تهران، کتابخانه گنج دانش، ۱۳۷۱، چاپ سوم.
در صورتی که تنها وارثان میت، اولاد اولاد وی باشند، تمامی ترکه به ترتیب مذکور در فوق به قائممقامی به آنها میرسد.۷ - پانویس
۸ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «ارث طبقه اول»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۱۲/۲۹. |